دانلود کتاب یاد بگیریم چگونه بر خود مسلط شویم
نام کتاب: یاد بگیریم چگونه بر خود مسلط شویم
نویسنده: پروفسور اسپرینگر
مترجم: ساعد زمانی
تعداد صفحات: 61
فرمت کتاب: PDF
زبان کتاب: فارسی
توضیحات:
تسلط بر خود از جمله توانائیهای باارزشی است که اگر کسی براستی بخواهد بر سرنوشتش حاکم شود حتما باید آن را بدست آورد. کتاب آماده شده نوشته پروفسور اسپرینگر جزء برترین کتب در این زمینه است که به شما کمک میکند تا طی دوازده درس بتوانید یاد بگیرید چگونه بر خود مسلط شوید.
برای دانلود"یاد بگیریم چگونه بر خود مسلط شویم" به ادامه مطلب مراجعه نمایید.
تست روانشناسی خود شناسی برای ازدواج.test ravanshenasi زندگی مشترک
تست خود شناسی برای زندگی مشترک با پاسخ دادن به این پرسشها، درخواهید یافت که اعتقادات و باورهای بنیادی تان در رابطه با یک ارتباط عمیق و ریشه دار چیست. هنگام پاسخ دادن به این پرسشها، اولین فکری که به ذهن تان می رسد، در نظر بگیرید و براساس آن به این سؤالات پاسخ دهید: 1ـ به نظر شما، بهترین شیوه برای این که اطمینان یابید که طرف مقابل تان کاملاً برازنده و مناسب حال شما است. چیست؟
بقیه را در ادامه مطلب بخوانید...
ادامه مطلب ...سری جدید آیامیدانید
آیا میدانستید که طولانی ترین لباس عروس دنیا به طول ۱۰ متر است ؟
آیا میدانستید که روز تولد شما حداقل با ۹ میلیون نفر دیگر یکی است ؟
آیا میدانستید که جلیقه ضد گلوله، ضد آتش، برفپاککن شیشه و چاپگرهای لیزری را زنان اختراع کردند ؟
آیا میدانستید که تمامی خرسهای قطبی چپ دست هستند ؟
داستان بهلول دانا و بهلول دیوانه
حکایتی پندآموز از بهلول
هیچ وقت زود قضاوت نکنید!!!! داستان بسیار جالب ! حتما بخوانید
مسئولین یک مؤسسه خیریه متوجه شدند که وکیل پولداری در شهرشان زندگی میکند و تا کنون حتی یک ریال هم به خیریه کمک نکرده است. پس یکی از افرادشان را نزد او فرستادند.
مسئول خیریه: آقای وکیل ما در مورد شما تحقیق کردیم و متوجه شدیم که الحمدالله از درآمد بسیار خوبی برخوردارید ولی تا کنون هیچ کمکی به خیریه نکردهاید. نمیخواهید در این امر خیر شرکت کنید؟
وکیل: آیا شما در تحقیقاتی که در مورد من کردید متوجه شدید...
که مادرم بعد از یک بیماری طولانی سه ساله، هفته پیش درگذشت و در طول آن سه سال، حقوق بازنشستگیاش کفاف مخارج سنگین درمانش را نمیکرد؟
مسئول خیریه: (با کمی شرمندگی) نه، نمیدانستم. خیلی تسلیت میگویم.
وکیل: آیا در تحقیقاتی که در مورد من کردید فهمیدید که برادرم در جنگ هر دو پایش را از دست داده و دیگر نمیتواند کار کند و زن و ۵ بچه دارد و سالهاست که خانه نشین است و نمیتواند از پس مخارج زندگیش برآید؟
مسئول خیریه: (با شرمندگی بیشتر) نه . نمیدانستم. چه گرفتاری بزرگی ...
وکیل: آیا در تحقیقاتتان متوجه شدید که خواهرم سالهاست که در یک بیمارستان روانی است و چون بیمه نیست در تنگنای شدیدی برای تأمین هزینههای درمانش قرار دارد؟
مسئول خیریه که کاملاً شرمنده شده بود گفت: ببخشید. نمیدانستم اینهمه گرفتاری دارید ...
وکیل: خوب. حالا وقتی من به اینها یک ریال کمک نکردهام شما چطور انتظار دارید به خیریه شما کمک کنم؟
منبع :