هارپ چیست ؟
و هارپ نمونهای از یکی از طرحهای پنهانی وزارت دفاع آمریکا و پروژه مشترک نیروی هوایی، دریایی و سازمان ناسای آمریکا است که نمادی بارز از عینی شدن اندیشههایی است که برای حاکمیت بیشتر در نظر گرفته اند. چرا که مسئولین پروژه ی هارپ تا بحال در پنهان کردن اهداف خود خیلی موفق بوده اند و هنوز هم این مبحث برای عموم مردم نه تنها ناشناخته بلکه به مثابه افسانه ای خیالی و باورنکردنی است که در اینجا به همین مختصر اکتفا نموده و توجه شما عزیزان را به مطالعه ی مطالب ذیل که حاصل نگارش محقق است جلب می کنم :
ذات الریه چیست؟
ذات الریه عفونتی است که منجر به التهاب و پرشدن فضاهای داخل ریه (آلوئول ها) و مجاری هوایی کوچک از مایع می گردد. به دنبال ایجاد عفونت گلبول های سفید به طرف ریه ها حرکت می کنند تا با عفونت مبارزه نمایند.اما این جریان منجر به اختلال عملکرد اصلی ریه که همان دریافت اکسیژن از هوا و انتقال آن به سیستم گردش خون ( و در نتیجه در تمام بدن ) است می گردد.
این نشانگر چگونگی تاثیر عفونت ریوی بر ریه هاست
علت بیماری
کروب های متفاوتی عامل ذات الریه هستند . اگر چه بعضی از این میکروبها شایع و تشخیص آن آسان است اما در مواردی تشخیص عامل بیماری بسیار مشکل می باشد.
منشا عفونت
برخی از میکروارگانیسم ها خصوصا ویروسها همراه تنفس وارد ریه می شوند، قرد دچار عفونت ، با عطسه و سرفه میکروارگانیسم ها را وارد هوا می کند . بعضی از میکروبهایی که به طور معمول در حلق افراد زندگی می کنند بی ضرر هستند. در صورتی که شخص به هر علت از جمله به علت ابتلا به ویروس ، ضعیف شده باشد این میکروبها به درون ریه ها راه می یابند.برخی از انواع این بیماری که نایاب تر هستند ممکن است از منشا غیر عادی ایجاد گردند.میکروبهایی که سبب بیماری لژیونر می گردند گاهی اوقات به علت اشکال در سیستم های تهویه از طربق این سیستها و همچنین توسط دوش های آب انتقال می یابند. همچنین عامل بیماری سیتاکوزیس معمولا توسط طوطی به انسان منتقل می شود.
چه کسانی در معرض ابتلا به این بیماری هستند و میزان شیوع آن چقدر است ؟
هر فردی ممکن است به ذات الریه مبتلا شود حتی اگر جوان و سرحال باشد. با این وجود در کودکان ، سالخوردگان ، افراد سیگاری و اشخاصی که در اثر یک بیماری طولانی مدت ( مخصوصا همراه اختلال ایمنی )ضعیف شده باشند شیوع ذات الریه بیشتر است. از علائم این بیماری معمولا تب ، احساس کسالت و بی اشتهایی می باشد. این بیماری تقریبا دربیشتر مواقع با سرفه ( اغلب به همراه خلط کثیف ) و تنگی نفس( با احساس سنگینی در عضلات ققسه سینه ) همراه است. در صورتی که عفونت ،پرده پوششی ریه (جنب )را درگیر سازد سبب درد در ناحیه قفسه سینه می شود که با تنفس ، این درد افزایش می یابد . این وضیعت را پلورزی یا ذات الجنب می نامند.
درمان
بیشترین اثر درمانی را آنتی بیوتیک ها دارند. مصرف زیاد مایعات حائز اهمیت است و گاهی اوقات ممکن است داروهای مسکن مورد نیاز باشد. اکثر بیماران مبتلا به ذات الریه در منزل و به کمک دستورات پزشک معالج، بهبود می یابند. اما در حدود یک ششم از بیماران به قدری بد حال هستند که باید آنها را جهت مراقبت های ویژه به بیمارستان انتقال داد. اگر چه بیشتر بیماران بهبودی کامل می یابند و تبشان نیز به سرعت از بین می رود اما هنوز احساس خستگی و بیحالی در آنها ادامه می یابد . متاسفانه عده کمی نیز در اثر این بیماری جان خود را از دست می دهند . در حال حاضر تحقیقاتی در جریان است تا روشهای بهتری برای جلوگیری از مرگ و میر ناشی از این بیماری ابداع گردد.
پیشگیری از آنجائی که افراد سیگاری بیش از همه در معرض خطر ابتلا به این بیماری هستند ،ترک سیگار مهمترین عامل پیشگیری از این بیماری می باشد. تزریق واکسن انفلونزا با شروع فصل بیماری ( پاییز و زمستان ) برای اشخاصی که سابقه طولانی بیماری ریوی دارند توصیه می شود. در حال حاضر واکسنی برای مقابله با شایع ترین عامل ذات الریه یعنی پنوموکوک موجود می باشد. این واکسن برای بیمارانی که مشکلات قلبی و ریوی دارند نیز توصیه می گردد.
کاهش هزینه انرژی ساختمان در زمستان
قیمت حاملهای انرژی مداوما در تمامی کشورهای جهان در حال افزایش است که به تبع آن هزینه عملیاتی تاسیسات گرمایشی و سرمایشی ساختمانها نیز همه ساله فزونی می یابد. بدین لحاظ مالکان یا مدیران ساختمانها برای کاهش مصرف انرژی قبل از این که هزینه آن از حد تحمل فراتر رود باید چاره ای بیاندیشند. البته برای به حداقل رساندن مصرف انرژی الزاما باید در مراحل طراحی و اجرای ساختمان و تاسیسات اصول و ضوابط مشخصی را رعایت کرد. اما در مورد بناهای موجود که قبلا ساخته شده اند چه می توان کرد؟
پاسخ دادن به 12 سوال زیر در کاهش مصرف انرژی ساختمان در زمستان راهگشا خواهد بود:
1- آیا می توان گرمایش کل ساختمان یا بخشهایی از آن را در ایام تعطیل متوقف کرد و یا حداقل دمای آن بخشها را در این ایام به میزان قابل توجهی کاهش داد (یعنی چیزی که اصطلاحا به آن تنزیل دما می گویند)؟
2- دیگ سیستم گرمایش شما چه موقع تمیز شده و مشعل آن کی تنظیم مجدد شده است و اصولا این کار را هر چند وقت به چند وقت انجام می دهید؟
3- آیا در سیستم گرمایش شما سیستم «تنزیل شبانه دما» که دمای آبگرم در گردش را متناسب با دمای هوای خارج تنظیم کند نصب شده است؟
4- آیا می توانید ورود هوای خارج به داخل ساختمان را به حداقل برسانید؛ مخصوصا در شبها، ایام تعطیل و هنگام پیش گرمایی صبحگاهی؟ آخرین باری که دمپرهای ورود هوای تازه را برای احراز صحت عملکردشان و نداشتن نشت بررسی کردید کی بود؟
5- اگر ساختمان شما اداری یا تجاری بوده و روزها و ساعتهای کار مشخص است آیا می توانید از «ماندگرمایی» استفاده نموده و یک ساعت قبل از خروج افراد از ساختمان گرمایش را متوقف کنید؟
6- آیا می توانید ساکنین ساختمان را راضی کنید که دمای میزان شده روی ترموستات اتاق را 2 تا 3 درجه کاهش دهند؟
7- آیا رطوبت زنها درست کار می کنند؟
بالا رفتن رطوبت اتاق موجب می شود افراد احساس گرما کنند، حتی وقتی گرمایش اتاق متوقف باشد.
8- اگر ساختمان شما مرتفع است آیا برای به حداقل رساندن «اثر دودکشی» آن یعنی صعود هوای گرم از راه پله ها، شافتها و مانند آن کاری کرده اید؟ یکی از کارها این است که از بسته ماندن درهایی که به این کانالها باز می شوند اطمینان حاصل گردد.
9- آیا برای جلوگیری از نفوذ هوا از درز پنجره ها و درهای خارجی از نوار درزبند استفاده کرده اید؟
10- اگر ساکنین از سوز سرما در کنار پنجره ها شکایت دارند ببینید آیا می توانید با افزایش فشار هوای داخل اتاقها از نفوذ هوای خارج از طریق منافذ پنجره ها جلوگیری کنید؟ این کار ممکن است با کاهش تخلیه (اگزاست) هوای داخل و افزایش هوای رفت به اتاقها صورت گیرد.
11- چنانچه روکار بیرونی ساختمان شیشه ای ساده است، برای کاهش نرخ انتقال حرارت از طریق شیشه ها آیا اضافه کردن یک لایه با ضریب انتشار پایین را مورد بررسی قرار داده اید؟ امروزه برای این امر گزینه های متعددی وجود دارند که روی نورگیری شیشه نیز تاثیر منفی نمی گذارند.
12- اگر پنجره ها قابل باز و بسته شدن هستند، چه کسی هر شب بسته بودن آنها را کنترل می کند؟ سریع ترین راه احراز بسته بودن پنجره های مشاهده عینی است.
پژشکی(۱) |روشهای انتخاب جنسیت جنین
این روزها بحث تعیین جنسیت جنین به موضوع داغی تبدیل شده که خیلی از همسران، حتی در جوامع پیشرفته به دنبال آن هستند. اما آیا واقعا میتوانیم جنس فرزندمان را خودمان انتخاب کنیم؟
راستی اگر انتخاب جنسیت فرزند آسان بود، چند درصد افراد دختر یا پسر بودن کودکشان را انتخاب میکردند؟
جنسیت جنین چگونه شکل میگیرد؟
ادامه دارد....
ادامه مطلب ...پس از 400 سال مشخص شد گالیله اشتباه کرده است
امروزه همه ما میدانیم که حق با گالیله بود: زمین به دور خورشید حرکت میکند، همانطور که کوپرنیک آن را در سال 1543 / 922 بیان کرد. اما یافتههای محققان نشان میدهد که اگر گالیله میخواست بر اساس مشاهدات خود نتیجهگیری کند، باید از دیدگاه دیگری که در آن زمان مطرح بود حمایت میکرد؛ دیدگاه تیکونیکی. در دیدگاه تیکونیکی که توسط ستارهشناس دانمارکی، تیکو براهه در قرن شانزدهم میلادی مطرح شد، زمین حرکت نمیکند و هر چیز دیگری به دور زمین و خورشید میگردد. [مشاهده لینک فقط برای اعضا امکان پذیر است. ثبت نام کنید...]، این نتیجهای است که کریستوفر گرانی، از فیزیکدانان کالج فنی لوییزویل کنتاکی بعد از مطالعه دستنوشتههای ستارهشناس دیگری که در اواخر قرن شانزدهم و اوایل قرن هفدهم و همعصر گالیله زندگی میکرد، به آن رسیده است.گرانی در سال 2008 / 1387 اظهار کرد که مشاهدات گالیله از ستارگان، در واقع الگوهای انکساری است که اصطلاحا دایرههای خیالی (Airy Disks) خوانده میشود. این پدیده به صورت الگوهایی از دوایر هممرکز است و زمانی رخ میدهد که نور ساطع شده از یک منبع نقطهای مانند یک ستاره، از یک سوراخ عبور کند. پدیده انکسار در زمان گالیله کشف نشده بود و بنابراین وی از این پدیده خبر نداشت. در نتیجه وی به آنچه چشمانش یا تلسکوپش به او میگفت، اعتماد داشت و برای تخمین اندازه و فاصله ستارگان از مشاهداتش استفاده کرد. در نتیجه گالیله فاصله ستارگان را بسیار کمتر از مقدار واقعی و با خطایی از مرتبه هزار بهدست آورد.
پس از اینکه گرانی فهمید که انکسار گالیله را فریب دادهاست، تصمیم گرفت تا یافتههای ستارهشناسان معاصر گالیله را که ممکن بود موارد مشابهی را با ابزارهای خویش دیده باشند، بررسی کند. وی میگوید: «مطمئنا شخص دیگری وجود داشت که تلسکوپی بهتری از تلسکوپ گالیله داشتهباشد.»
این شخص ستاره شناس آلمانی، سیمون ماریوس بود که بیشتر شهرت خود مدیون نامگذاری قمرهای مشتری یعنی آیو، اروپا، گانمید و کالیستو است و ادعا میشود که آنها را تنها چند روز قبل از گالیله کشف کردهاست. گرانی میگوید که ماریوس نیز مانند گالیله، دایرههای خیالی را با ستارگان واقعی اشتباه گرفت. اما در حالیکه گالیله به نظر خود درباره سیستم کوپرنیکی چسبیدهبود، تجزیه و تحلیل ماریوس از یافتههایش منجر به نتایج کاملا متفاوتی شد.
ارتباط عاطفیبر اساس گفتههای گرانی، ماریوس بر اساس مشاهداتش نتیجه گرفت که فاصله ستارگان باز زمین، نزدیکتر از آن است که بتواند دیدگاه کوپرنیکی را تایید کند. در دیدگاه کوپرنیکی، ستارگان در فاصله زیادی از زsdین قرار دارند و در نتیجه برای مشاهدهگر مانند نقاط درخشان به نظر میرسند. دیدگاه کوپرنیکی از سوی دانشمندان دیگری نیز استفاده میشد. به عنوان مثال ستارهشناس هلندی، کریستین هویگنس در کتاب خود با عنوان Systema Saturnium که 17 سال پس از مرگ گالیله و در سال 1659 به چاپ رسید، مینویسد: «اگر لنز تلسکوپ توسط دود تیره شود، ستارگان مانند نقطه به نظر خواهند رسید.»
اما در عوض ماریوس استدلال کرد که مشاهده ستارگان به صورت نقاط نورانی، دیدگاه تیکونیکی را تایید میکند. در دیدگاه تیکونیکی، زمین بیحرکت و در مرکز سیستمی که ماه و خورشید به دور آن میگردند قرار دارد. سیارات عطارد، زهره، مریخ، مشتری و زحل به دور خورشید میگردند و ستارگان در ماورای این سیارات و در یک کره ثابت قرار دارند.
گرانی میگوید: «استدلال ماریوس خیلی قویتر از استدلال گالیله بود. در حقیقت اگر گالیله نیز بر اساس مشاهداتش نتیجهگیری میکرد، باید به نتایج یکسانی میرسید.» حال این سوال مطرح میشود که چرا گالیله به دیدگاههای کوپرنیک چسبید؟
رینک ورمیج، مورخ علمی دانشگاه اوکلاهاما میگوید: «گالیله به شدت به دیدگاههای کوپرنیکی متعهد بود. این موضوع که وی ترجیح داد وارد منازعاتی که برخلاف این دیدگاه بود نشود، خیلی عجیب نیست. اگرچه بر طبق استانداردهای مدرن علمی وی احتمالا نباید این کار را میکرد.» ورمیج اضافه میکند که بازار مباحثات علمی درباره دیدگاههای مختلف برای سالیان زیادی داغ بود و این بحث درباره اندازه و توزیع ستارگان، تنها یکی از این مباحثات به شمار میرود.
گرانی نمیتواند بگوید چرا گالیله علیرغم مشاهداتش دیدگاهی را انتخاب کرد که در نهایت نیز صحیح از کار درآمد. بر اساس گفتههای ورمیج، در دنیایی که دیدگاه تیکونیکی یک رقیب جدی برای دیدگاه کوپرنیکی محسوب میشد، نتیجهگیری ماریوس منطقی بهنظر میرسد. گرانی نیز میگوید: «در واقع شما باید حق را به سیمون ماریوس بدهید، زیرا وی نتیجهگیری خود را بر اساس بررسی یافتههایش و دنبال کردن منطقی آنها انجام داد.
forum.irpdf.co
موجوداتی که پس از مرگ دوباره زنده میشوند!!
آیا امکان بازگشت به زندگی پس از مرگ وجود دارد؟! بی تردید این یکی از آرزوهای بزرگ بشر از ژرفنای تاریخ تاکنون بوده است و طبیعی است که پاسخ این پرسش تاکنون منفی بوده است.
اما به تازگی پژوهشگران دانشگاهی در کشور فرانسه، به طور کاملا اتفاقی با پدیده ی مشابهی مواجه شده اند که آنان را در حیرت فرو برده است.
بخش خبری بنیاد نشنال جئوگرافیک گزارش میدهد که گروهی از پژوهشگران دانشگاه "رن" در کشور فرانسه که مشغول آزمایش بر روی عنکبوت ها بودند متوجه شدند که گونه خاصی از این جانور به طرز عجیبی پس از مرگ دوباره به زندگی باز میگردد.
این دانشمندان برای انجام یک کار پژوهشی بر روی عنکبوت ها، 360 عدد عنکبوت ماده از سه گونه ی مختلف را گرد آورده بودند تا میزان تاب آوری این سه گونه را در برابر غرق شدن زیر آب بسنجند.
این مجموعه متشکل از سه نوع از گونه عنکبوت گرگی، دو نوع از گونه عنکبوت نمکزار و یک نوع نیز گونه عنکبوت گرگی جنگلی بودند.
پژوهشگران این عنکبوت ها را برای مدت طولانی در ظرف آب شور بدون امکان دسترسی به سطح قرار دادند و تنها هر دو ساعت، به کمک یک برس به آنها ضربه خفیفی وارد آوردند تا از واکنش آنها اطلاع حاصل نمایند.
همانگونه که انتظار میرفت، گونه ی عنکبوت گرگی جنگلی با نام علمی Pardosa lugubris زودتر از سایرین جان خود را از دست داد. این عنکبوت پس از گذشت 24 ساعت، دیگر هیچ واکنشی نسبت به تکانه ها نشان نداد.
عنکبوت نمکزار چندین ساعت بیشتر دوام آورد. اما این عنکبوت نیز که در متون علمی با نام Pardosa purbeckensis شناخته می شود پس از 28 ساعت تلف شد.
مقاوم ترین گونه این عنکبوت ها در برابر غرق شدن گونه ای با نام علمی Arctosa fulvolineata بود. این عنکبوت به طور میانگین بیش از 36 ساعت در زیر آب تاب آورد و به تکانه ها واکنش نشان داد، اما این گونه ی مقاوم نیز در نهایت زیر آب شور و تحت تاثیر فقدان اکسیژن جان داد.
دانشمندان پس از اطمینان از فقدان هرگونه واکنش نشانگر وجود حیات در تمامی نمونه های آزمودنی، آنها را از آب خارج کرده و به قصد وزن کردن در محلی قرار دادند تا آب آغشته به بدن آنها خشک شود. در این زمان بود که رویداد شگفت انگیز رخ داد!
با گذشت زمانی نزدیک به دو ساعت، عنکبوت هایی که به باور دانشمندان در عالم مردگان سیر میکردند، یکایک به زندگی بازگشته و بر روی 8 پای خود برخواستند!
پروفسور "ژولین پتیون" ضمن بیان اینکه برای نخستین بار است که با پدیده ی ورود به کُمای اختیاری در میان بندپایان در هنگام غرق شدگی مواجه میشویم ادامه میهد: "این پدیده البته پیشتر در جانوران دیگری مشاهده شده بود و در جهان این گونه از جانوران بی سابقه نیست".
این عنکبوت شناس که هم اکنون در بلژیک به سر میبرد در توجیه این پدیده ی شگفت انگیز چنین توضیح می دهد: "این عنکبوت ها در مواقعی که برای مدت طولانی زیر آب قرار گرفته و به اکسیژن دسترسی نداشته باشد، به طور موقت بدن خود را در حالت کُما قرار میدهد تا تنها اعضای کلیدی بدنشان از اکسیژن و انرژی باقی مانده استفاده نمایند". این پژوهشگر این واکنش شگفت بدن عنکبوت ها را، عکس العملی در برابر سیلاب های طبیعی میداند که بعضن سبب می شوند که عنکبوت ها به حکم اجبار چند ساعتی را در زیر آب بگذرانند.
پروفسور پتیون در انتها ضمن اظهار شگفتی مجدد از حاصل مشاهداتش میافزاید: "ما واقعا گمان نمیبردیم که عنکبوت ها هم بتوانند وارد کُما شوند. این پدیده براستی ما را غافلگیر کرد".
forum.irpdf.com
پیشرفتی که باعث شگفتی میشود: انسانها میتوانند اعضای قطع شده خود را دوباره رشد
کشف یک ژن کلیدی به انسانها این امکان را می دهد که اعضای قطع شده، ستون فقرات شکسته شده و حتی مغز آسیب دیده را درمان کرده و دوباره رشد دهند.
محققان متوجه شدند که ژن p21 قدرت بهبود را در بدن انسان از بین میبرد .به همین دلیل است که بعضی از دوزیستان میتوانند بعد از قطع شدن یک عضوشان ، دوباره آن را رشد دهند ، اما این قابلیت در بسیاری از حیوانات از بین رفته است.
دانشمندان متوجه شدند متوقف کردن فعالیت p21 میتواند به طور شگفت انگیزی قابلیت بهبود اعضا را به انسان بازگرداند.محققان موسسه ویستار در فیلادلفیا متوجه شدند موشهایی که ژن p21 در بدنشان وجود ندارد می توانند قابلیت رشد دوباره بافتهای آسیبدیده را دوباره فعال کنند.
بر خلاف پستانداران معمولی که در هنگام آسیبدیدگی با به جا گذاشتن اثر زخم خود بدن خود را ترمیم میکنند ، این موشها اقدام به تشکیل بلاستما میکنند که ساختاری است که با رشد سریع سلولها مرتبط هستند.
بر اساس تحقیقات موسسه ویستار ، نبودن ژن p21 در این موشها باعث تولید دوباره سلولهای بینادی میشود.این بدان معناست که میتوان بافتهای جدیدی از بدن انسان را به جای ترمیم کردن به صورت جدید تولید کرد.
این یافتهها که در نشریه آکادمی ملی علوم منتشر شده است شواهدی را برای دانشمندان فراهم کرده است که آنها میتوانند با استفاده از آنها با کنترل تقسیم سلولی بافتهای بدن را دوباره تولید کنند.
برای مثال دانشمندان این ژنها را در موشهایی که به گوش خود آسیب وارد کرده بودند غیر فعال کردند و در نتیجه این عمل گوشها دوباره شروع به رشد کردند.دانشمندان معتقدند میتوان مشابه همین کار را نیز روی انسانها انجام داد.
پروفسور الن هبر کاتز که این تحقیقات را رهبری کرده است در این باره گفت : این موشها توانستند بافتهای آسیب دیده و از دست داده خود را با بافتهای سالم جایگزین کنند و هیچ جای زخمی نیز به جا نگذارند.شاید ما روزی بتوانیم با الهام گرفتن از این فرآیند ، با غیر فعال کردن ژن P21 قابلیت بهبود انسانها سرعت ببخشیم.
forum.irpdf.com